وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

بسم الله...
.
خاص‌ترین مخاطب این وبلاگ خودم هستم.
نوشتن این نوشته‌ها برای التزام به آن چیزی است که آموخته‌ام؛ برای تبدیل آن به باور.
نظراتتان برای باور کردن آموخته‌هایم راه‌گشاست.
بعضی حرف‌ها در بعضی قالب‌ها بیشتر می‌گنجد البته با نگاهی نقادانه و تأکید بر هندسه نگارش...
.
حاتم ابتسام

مخاطب عام، منتقد خاص

پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۰۰ ب.ظ

یادداشت


وقتی اثری را می‌بینیم خودآگاه و ناخودآگاه در ذهنمان نسبت به آن موضع و نظری پیدا می‌کنیم؛ خوب یا بد، با شدت یا ضعف. این نظر حتی اگر بر زبان هم جاری نشود باز نمود پیدا می‌کند: از در هم کشیده‌شدن چهره تا بالا رفتن ابروها و درشت‌شدن چشم‌ها... این موضع و نظر چه از زبان بدن چه از زبان سخن و چه از رفتارها، قابل مشاهده است. اما مسئله آن‌جاست که خیلی وقت‌ها این نظرات، اصالت و صداقت ندارد. یعنی نظر اصلی ما نیست؛ دروغ و فریب است؛ که دلایل مختلفی دارد. شاید برای کلاس گذاشتن، شاید برای اینکه نظر شخصی ما خیلی مهم است و اگر لو برود موجش تمام عالم را بر می‌دارد! شاید چون نمی‌خواهیم با نظراتمان شخصیتمان لو برود و هزاران شاید دیگر...

خلاصه خیلی‌ها نظراتشان را نمی‌گویند و به ما چه!؟ این نوشته برای زمانی است که وقتی نظر می‌دهیم از خودمان باشد و صادقانه بیان کنیم.

اصالت و صداقت در نظر دادن به این معنا نیست که هر به چه به ذهنمان می‌رسد بر زبانمان جاری کنیم و آن را لایق اثر بدانیم. به آن معناست که نظر خودمان را بدهیم و در حد خودمان هم نظر بدهیم؛ نه بیشتر نه کمتر...

اینجا پای تقسیم‌بندی مخاطب عام و منتقد به میان می‌آید. وقتی یک مخاطب عام اثری را می‌بیند، هنگام نظر دادن محدودیت‌هایی دارد. حتماً دیده‌اید کسی که سررشته‌ای در موضوعی ندارد، فقط به خاطر اینکه اثری دلش را نکشیده و مطابق سلیقه‌اش نبوده آن را ضعیف و بد می‌نامد. حتی منتقد متخصص هم حق ندارد ابتدا به ساکن و بی‌دلیل اثری را بد و ضعیف خطاب کند. وظیفه منتقد این است که برای نظراتش دلایل تخصصی بیاورد و اگر نیاورد منتقد نیست؛ یک مخاطب عام بد است! او باید حین نقدش دلایل قوت و ضعف اثر را تبیین کند. چرا که این نظر او ملاک خیلی از مخاطبین عام و حتی صاحب اثر قرار خواهد گرفت و او نسبت به نظرش مسئول است. از طرفی منتقدی که بخواهد اثری را بد نقد کند روش دیگری دارد. بدترین نقد یک منتقد، نقد نکردن است! نوعی نادیده گرفتن. تنبیهی که کودکان خیلی از آن می‌ترسند.

از طرفی یک مخاطب عام حق ندارد اثری را بد و ضعیف بنامد چرا که نمی‌داند چرا آن اثر ضعیف و بد است! شاید از طریق ناخودآگاهش اثر را درک کرده باشد و بفهمد ولی نمی‌تواند در خود‌آگاهش آن را بررسی کند؛ چرا که تخصصش را ندارد و نمی‌تواند دلیل تخصصی و منطقی برای حرفش بیاورد. اگر هم بیاورد در بیشتر مواقع اشتباه است و احساسی. نباید اثر تخصصی را بدون تخصص قضاوت کرد. او محدود است به خودش و دانش خودش؛ یعنی نظرش متعلق به محدوده شخصیت اوست نه دیگران. این‌گونه مواقع می‌تواند بگوید: «اثر را دوست نداشتم» یا «من از آن خوشم نیامد». چرا که هستند مخاطبینی که از آن اثر خوششان آمده؛ با دلایل احساسی خودشان...

می‌توان گفت تفاوت عمده یک منتقد متخصص با یک مخاطب عام در همین است:

 منتقد متخصص نمی‌گوید: خوشم نیامد بلکه دلایل تخصصی و خودآگاهانه می‌آورد. او نسبت به دانش و نظراتش مسئولیت دارد.  

مخاطب عام نیز نمی‌تواند بگوید اثر ضعیف است چون اگر دلیلی هم بیاورد ناخودآگاه و احساسی است. او نظری در حد دانش خودش دارد.


مطالب مرتبط:

درباره نقد

درباره مخاطب

دیدگاه ها (۸)

۲۱ تیر ۹۲ ، ۰۸:۴۶ کوثر ✜عاشق شهید همّت✜
سلام بزرگوار
سپاس از متن زیباتون.
التماس دعا.

اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم احفظ قائدنا امام الخامنه ای
اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک
۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۲:۳۳ ادامه مطلب
مشکلات از جایی شروع می شود که مرز بین مخاطب عام و منتقد از بین می رود
اتفاقی که الان افتاده و خیلی ها فکر می کنند با خواندن چند اثر به یک منتقد تبدیل شده اند و به راحتی چنان در مورد یک اثر منتقدانه و با تخصص صحبت می کنند گویی سال های سال متنقد بوده اند...در تجربه چندین ساله حضور در محافل ادبی آدم های اینچنینی را زیاد دیده ام....
امروز مرز بین نقد تخصصی و سلیقه شخصی از بین رفته و بسیاری سلیقه های شخصی خود را نقد تخصصی جا می زنند و نقد های تخصصی دیگران را سلیقه های شخصی و این وسط صاحب اثر بلا تکلیف می ماند که بالاخره چه خاکی باید بر سرش بریزد....
پی نوشت:
بهترین نقد برای یک شعر متوسط پاره کردن آن است

از طرفی منتقدی که بخواهد اثری را بد نقد کند روش دیگری دارد. بدترین نقد یک منتقد، نقد نکردن است! نوعی نادیده گرفتن. تنبیهی که کودکان خیلی از آن می‌ترسند.



بسم الله
سلام علیکم
با پادکست::ماه مهربانی 2:: بروزیم و منتظر شما
التماس دعا
یا حق.
نظر دادن درباره ی چنین مطلبی دل و جرئت میخواهد!
مگر این که: آموزنده بود. سپاس.
.
 فقط چون از بچه ها نوشتید:
بچه ها حق دارند.
دیده نشدن دردِ بزرگی ست.
 درد هم بهای بزرگ شدن است.
آدمی هرچه بزرگتر، دردمندتر.

سلام
به عنوان یک منتقدعام اثرعالی بودهم ازنظرساختا ری وهم ازنظرمفهومی
اما خیلی وقته که ما از انتقادات سازنده ی شما محرومیم
نکنه خدای نکرده .....نوعی نادیده گرفتن واز این حرفها....
۲۵ تیر ۹۲ ، ۱۲:۴۴ محمد علیزاده
بسیار زیبا
۲۵ تیر ۹۲ ، ۱۲:۴۴ محمد علیزاده
بسیار زیبا

سلام بر شما

"بهترین نقد برای یک شعر متوسط پاره کردن آن است
از طرفی منتقدی که بخواهد اثری را بد نقد کند روش دیگری دارد. بدترین نقد یک منتقد، نقد نکردن است!نوعی نادیده گرفتن. تنبیهی که کودکان خیلی از آن می‌ترسند."

 

خیلی نکته ی عمیقی بود...

 

به روزم و منتظر نقد شما

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی