مخاطب عام، منتقد خاص
یادداشت
وقتی اثری را میبینیم خودآگاه و ناخودآگاه در ذهنمان نسبت به آن موضع و نظری پیدا میکنیم؛ خوب یا بد، با شدت یا ضعف. این نظر حتی اگر بر زبان هم جاری نشود باز نمود پیدا میکند: از در هم کشیدهشدن چهره تا بالا رفتن ابروها و درشتشدن چشمها... این موضع و نظر چه از زبان بدن چه از زبان سخن و چه از رفتارها، قابل مشاهده است. اما مسئله آنجاست که خیلی وقتها این نظرات، اصالت و صداقت ندارد. یعنی نظر اصلی ما نیست؛ دروغ و فریب است؛ که دلایل مختلفی دارد. شاید برای کلاس گذاشتن، شاید برای اینکه نظر شخصی ما خیلی مهم است و اگر لو برود موجش تمام عالم را بر میدارد! شاید چون نمیخواهیم با نظراتمان شخصیتمان لو برود و هزاران شاید دیگر...
خلاصه خیلیها نظراتشان را نمیگویند و به ما چه!؟ این نوشته برای زمانی است که وقتی نظر میدهیم از خودمان باشد و صادقانه بیان کنیم.
اصالت و صداقت در نظر دادن به این معنا نیست که هر به چه به ذهنمان میرسد بر زبانمان جاری کنیم و آن را لایق اثر بدانیم. به آن معناست که نظر خودمان را بدهیم و در حد خودمان هم نظر بدهیم؛ نه بیشتر نه کمتر...
اینجا پای تقسیمبندی مخاطب عام و منتقد به میان میآید. وقتی یک مخاطب عام اثری را میبیند، هنگام نظر دادن محدودیتهایی دارد. حتماً دیدهاید کسی که سررشتهای در موضوعی ندارد، فقط به خاطر اینکه اثری دلش را نکشیده و مطابق سلیقهاش نبوده آن را ضعیف و بد مینامد. حتی منتقد متخصص هم حق ندارد ابتدا به ساکن و بیدلیل اثری را بد و ضعیف خطاب کند. وظیفه منتقد این است که برای نظراتش دلایل تخصصی بیاورد و اگر نیاورد منتقد نیست؛ یک مخاطب عام بد است! او باید حین نقدش دلایل قوت و ضعف اثر را تبیین کند. چرا که این نظر او ملاک خیلی از مخاطبین عام و حتی صاحب اثر قرار خواهد گرفت و او نسبت به نظرش مسئول است. از طرفی منتقدی که بخواهد اثری را بد نقد کند روش دیگری دارد. بدترین نقد یک منتقد، نقد نکردن است! نوعی نادیده گرفتن. تنبیهی که کودکان خیلی از آن میترسند.
از طرفی یک مخاطب عام حق ندارد اثری را بد و ضعیف بنامد چرا که نمیداند چرا آن اثر ضعیف و بد است! شاید از طریق ناخودآگاهش اثر را درک کرده باشد و بفهمد ولی نمیتواند در خودآگاهش آن را بررسی کند؛ چرا که تخصصش را ندارد و نمیتواند دلیل تخصصی و منطقی برای حرفش بیاورد. اگر هم بیاورد در بیشتر مواقع اشتباه است و احساسی. نباید اثر تخصصی را بدون تخصص قضاوت کرد. او محدود است به خودش و دانش خودش؛ یعنی نظرش متعلق به محدوده شخصیت اوست نه دیگران. اینگونه مواقع میتواند بگوید: «اثر را دوست نداشتم» یا «من از آن خوشم نیامد». چرا که هستند مخاطبینی که از آن اثر خوششان آمده؛ با دلایل احساسی خودشان...
میتوان گفت تفاوت عمده یک منتقد متخصص با یک مخاطب عام در همین است:
منتقد متخصص نمیگوید: خوشم نیامد بلکه دلایل تخصصی و خودآگاهانه میآورد. او نسبت به دانش و نظراتش مسئولیت دارد.
مخاطب عام نیز نمیتواند بگوید اثر ضعیف است چون اگر دلیلی هم بیاورد ناخودآگاه و احساسی است. او نظری در حد دانش خودش دارد.
مطالب مرتبط:
سپاس از متن زیباتون.
التماس دعا.
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم احفظ قائدنا امام الخامنه ای
اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک