وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

بسم الله...
.
خاص‌ترین مخاطب این وبلاگ خودم هستم.
نوشتن این نوشته‌ها برای التزام به آن چیزی است که آموخته‌ام؛ برای تبدیل آن به باور.
نظراتتان برای باور کردن آموخته‌هایم راه‌گشاست.
بعضی حرف‌ها در بعضی قالب‌ها بیشتر می‌گنجد البته با نگاهی نقادانه و تأکید بر هندسه نگارش...
.
حاتم ابتسام

تعمیر اساسی

دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۲۹ ب.ظ

یادداشت داستانی


از همان روز اولی که ماشینم را خریده بودم پروانه‌اش (فن) مشکل داشت. تعمیرگاه که بردم نگاهی انداخت گفت:

- شاید از شمع باشد! 

ولی دقت که کرد، گفت:

- ماشین از اساس، مشکل برقی دارد و نیاز به تعمیر اساسی.

هزینه را که گفت سرم سوت کشید و تعجبم را که دید گفت:

- اگر بخواهی با هزینه‌ی کم‌تری راهش می‌اندازم که تا وقتی دستِ توست کارت راه بیفتد. نیازی به تعمیر اساسی هم نداشته باشی...

من هم خوشحال و شادان قبول کردم.

ماشین را راه انداخت و با یک فاکتور آب‌دار فیوزم را پراند. چه می‌شد کرد؟ پرداخت کردم و درآمدم. مدتی نگذشت که دوباره برای تعمیر برگشتم. تعمیرکار خوش‌مشرب و زبان‌بازی بود. همان یک بار نرفتم؛ چند بار دیگر برای همان شمع و پروانه مزاحمش شدم. هر بار که می‌رفتم کلی تحویلم می‌گرفت و برایم چای تازه‌دم می‌ریخت.

تا اینکه جایی خواندم، ضرب‌المثلی بین ماشین‌بازان وجود دارد که می‌گوید:

تعمیرکار خوب آن است که یک‌بار بیشتر ماشینت را پیشش نبری! فقط یک‌بار...

تازه دو زاری‌‌ام جا افتاد که ای دادِ بی‌داد! این تعمیرکار عزیز که ماهی یک‌بار  چشممان به دیدن جمالش منور می‌شود اگر تعمیرکار بود، جوری تعمیر می‌کرد که دیگر جمالش را نبینیم. اصلاً خوب که حساب می‌کنم می‌بینم مصداق ضرب‌المثل دیگری شده‌ام؛ همانی که می‌گوید: آن‌قدر پول‌دار نیستم که جنس ارزان بخرم!

 اگر پولِ هر بار تعمیر را یک‌جا می‌دادم، از پولی که برای تعمیر کلی خواسته بود، کم‌تر می‌شد و مشکل نیز از اساس حل می‌شد.

خلاصه حساب دستم آمد که اگر پول زیادی بدهم که این جور تعمیرکارها را زیاد نبینیم باز هم ارزش دارد.

قطره‌قطره‌ی شمع، پروانه را می‌سوزاند. بدون اینکه بفهمد...


سرویس فنی

۹۲/۰۲/۱۶
حاتم ابتسام

یادداشت داستانی

دیدگاه ها (۷)

جالب بود و واقعی ! همیشه واقعیت جالبه ولی دلپذیر نیست ؟!
پاسخ:

والا حقیقت که می گن تلخه

اما به نظر واقعیت خیلی تلخناک تره!

چرا ماشینی که خریدی، از روز اولش مشکل داشت؟؟؟؟؟

پاسخ:

نداریم صفر بخریم

کارکرده ها هم فقط وقت خرید خوب کار می کنن. بلافاصله بعد از دور شدن از فروشنده ماجرا شروع میشه!

.

خلاصه درد دلم زیاده...

این قصه و آن یکی "کار عمرَنی!" مرا یاد ضرب المثل دیگری انداخت: استخوان لای زخم گذاشتن!
راستی ما مسلمانیم و این راه و رسم کار و تجارت مسلمانیست؟؟
.
نقد فلسفی هم میشوید! چه رسم خوبی! پاسخگویی هم رسم خوبیست.
پاسخ:

بعضی وقت ها هم باید روی زخم نمک ریخت که زخمی بفهمد که زخمی است!

.

بله پاسخگویی رسم خیلی خوبیست!

سلام
شاید اون تعمیر کاره خیلی دوستت داشته برا اینکه دلش تنگ میشده برات و می خواست همیشه تو رو ببینه اینکار رو کرده
"ای عادت چشم های بی حوصله ام
یک روز اگر نبینمت می میرم"
یه کم مثبت اندیش باش
پاسخ:

سلام

چقدر شاعرانه!

ای کاش می شد اینگونه باشد

ولی این تعمیرکار صدای غرغر ماشینم و  خش خش اسکناسامو بیشتر دوست داشت!

البته یه کم که مثبت میشم می بینم تناقضی هم نداره اون بنده خدا...

دله دیگه!

عجب!!!
تاملم رو برانگیختی حاتم

پاسخ:
چه افتخاری...

الان همه اینطوری شدن بازبون گرم ونرم ویه استکان چایی جیب مشتری بیچاره رو خالی میکنن .این مشتریه که نباید به خاطر چند ریال کمتر گول بخوره .............این یک داستان واقعیه که برای خیلی از ما اتفاق افتاده

بنده خدا گفته یه جوری تعمیر میکنم که نیاز به تعمیر اساسی نداشته باشه! تعمیر جزئی رو گارانتی نکرده .. شما نباید خوشحال و شادان قبول میکردین از اول :)
پاسخ:

اینم حرفیه!!!

خب اصلا نمی دونستم "تعمیر" چی هست که "اساسیش" چی باشه!

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی