وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

بسم الله...
.
خاص‌ترین مخاطب این وبلاگ خودم هستم.
نوشتن این نوشته‌ها برای التزام به آن چیزی است که آموخته‌ام؛ برای تبدیل آن به باور.
نظراتتان برای باور کردن آموخته‌هایم راه‌گشاست.
بعضی حرف‌ها در بعضی قالب‌ها بیشتر می‌گنجد البته با نگاهی نقادانه و تأکید بر هندسه نگارش...
.
حاتم ابتسام

خیمه کیمیاگری

سه شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۱، ۰۱:۳۳ ق.ظ

یادداشت عاشورایی


کبوتر که باشی دوست داری پرواز کنی، بشر که باشی دوست داری آدم باشی و محب که باشی دوست داری که دوست بداری؛ حال به هر زبانی و به هر روشی.

محرم نزدیک است. شاید هیچ­ زمان از سال، امت این قدر متحد نشود. از هر که و هر چه که باشد با هر بهانه­ای و شاید بی هیچ بهانه­ای زیر عَلم می­آید. حال اینکه خدای متعال به سیدالشهدا چه داد که چنین جاذبه­ای دارد... فقط خدا می­داند و سیدالشهدا؛ ولی همین بس که همه از او گِل داریم.

محرم بهترین خیمه برای جذب حداکثری است و دفع حداقلی. جذب و جذابیتی که دنیای امروز، سخت درگیر آن است. جذب بیشتر، سود بیشتر؛ حال به هر قیمتی. اما جذابیت در این دستگاه مقدس موج می­زند. دستگاهی که محب­پرور است و روضه و اشکش، انسان­ساز. کم نبوده­اند که جذب شدند و آدم شدند.

اما گویا محرم بهانه­ و زمانی شده برای طرد کردن. اینکه تا محرم می­شود، بحث تحریفات عاشورا داغ می­شود، بد نیست؛ اما چرا فقط در محرم. بقیه سال دستگاه سیدالشهدا تعطیل است!؟ چرا جوانان و محبینی که ملجا و ماواشان خیمه هیئت است، طرد می­کنیم آن هم نه از خود، بلکه از این دستگاه مقدس!؟

اگر طرد می­کنیم از خود طرد کنیم و از دنیا، از دنی بودن، از در بند بودن، نه از خیمه کیمیاگری سیدالشهدا.

می گویند: بزازی خوش­ذوق برای دریافت صله، شعری گفت در مدح شاهی. روانه شد به دربار تا بخواند و صله­ای بگیرد. رسید و شعرش را خواند؛ شاه نگاهی انداخت و گفت: شما که چنین توانایید در مدح، چرا برای ما می­گویید برای آنان بگویید که لایق حقیقی­اند؛ برای اهل­بیت علیهم­السلام مدح بگویید؛ صله را ابتدا از ارواح طیبه ایشان و سپس از ما دریافت کنید. این حرف بر قلب بزاز نشست. رفت و شعری گفت غرا. صله­اش را حتما از اهل بیت گرفته است اما هیچ گاه نرفت که از شاه بگیرد. مدح اهل بیت بزرگترین صله بود.

 شاعر را همه می­شناسیم: محتشم کاشانی...

دیدگاه ها (۱)

نشنیده بودم این حکایتو...چه شاهی...چه بزازی....چه شعری...چه صله ای....خیلی قشنگ بود.
شنیده ام قدیما روضه های هفتگی بوده.رسم خوب.
به نظرم اثر گذاری سیدالشهدا بخاطر اخلاص ایشون بود.فقط برای خدا....
.
قرار بود از جلال بنویسید؟؟
پاسخ:

خدا خیرتون بده...

.

مطلب جلال هم انشالله به زودی...

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی