وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

بسم الله...
.
خاص‌ترین مخاطب این وبلاگ خودم هستم.
نوشتن این نوشته‌ها برای التزام به آن چیزی است که آموخته‌ام؛ برای تبدیل آن به باور.
نظراتتان برای باور کردن آموخته‌هایم راه‌گشاست.
بعضی حرف‌ها در بعضی قالب‌ها بیشتر می‌گنجد البته با نگاهی نقادانه و تأکید بر هندسه نگارش...
.
حاتم ابتسام

قرار خطی

جمعه, ۳ شهریور ۱۳۹۱، ۰۲:۵۳ ق.ظ

داستان کوتاه کوتاه


قراری داشتم که برایم خیلی مهم بود و مهم­تر از خود قرار، خطم در قرار.

از شب قبلش به همسرم سپرده بودم که صفایی به پیرهن­سفیدم که حسابی کثیفش کرده بودم بدهد.

خیلی تا محل قرار فاصله نداشتم، ولی دلم می­خواست زودتر آن­جا باشم تا جدیدترین اثرم را خوب عرضه کنم. سراغ پیرهن را که گرفتم سپیده رفت تا از روی بندی که تازه خریده بودم، برش دارد.

آوردنش طول کشید. مویم را که شانه می زدم سپیده را هم صدا زدم. او هم با لحنی عجیب صدایم زد:

- سیامک!!!

سری به پنجره رو به حیاط کشیدم و سپیده را دیدم که پیراهن را که هدیه خودش بود بالا گرفته بود. خطی قرمز وسط پیرهن بود؛ خطی که آفتاب از رنگ بند برداشته بود و روی پیرهنم کشیده بود.

فکرم رفت؛ یاد کودکی­ام افتادم. بادبادکی را که با نقاشیِ سپیده ساخته بودم، در اولین آزمایش پرواز در پارک از دستم در رفت. نخش بلند بود و به زمین می­کشید. به دنبالش دویدم. رفت طرف حوض وسط پارک. نخش هم رفت توی آب. باد بردش سمت بازی­گاه خاکی کودکان. نخ خیس، در زمین خاکی، گلی شد.

باز هم دویدم ولی باد، با بادبادک بازی می کرد.

ته پارک نقاش مثل همیشه بومش را برپا کرده بود و نقش می زد. بادبادک به او رسید و با نخش از روی بوم رد شد و خطی گلی روی بوم انداخت.

شاید به خاطر این از خط پیراهن ناراحت نشدم که آن روز، نقاش از خط گلی روی نقشش ناراحت نشد. بلکه الهام گرفت و نقشش را تکمیل کرد. بادبادک که به درخت گیر کرده بود را برایم پایین کشید و از این­که تجربه­ای جدید در نقاشی به او هدیه داده بودم تشکر کرد. بومش را به من هدیه داد و من هم بادبادکمان را به او هدیه دادم.

ولی نمی دانستم با تجربه پیراهن سفید خط قرمز، در سر یک قرار مهم هنری چه کنم!

شیطان می­گفت بروم پیراهن را هدیه بدهم طرف، ببرد میخ کند روی دیوار خانه­اش.

دیدگاه ها (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی