نگاه اول
یادداشت
«نگاه اول» نگاه مهم و تأثیرگذاری است!
مهم از آن جهت که میشود از آن بهرهها برد و کارها کرد و از اشتباهاتی گریخت. تأثیرگذار از آن جهت که در بسیاری مواقع نگاه اول مهمترین ملاک است برای قضاوت. خیلی از انتخابهایمان با همان نگاه اول است؛ از خرید پوشاک و مسکن و ماشین گرفته تا انتخاب دوست و همسر. پس نگاه اول، نگاه سرنوشتسازی است.
حتی بعضی معتقدند که در همان نگاه اول میشود عشق و نیمه گمشده خود را پیدا کرد. فرآیندی که خارجیها اسم آن را گذاشتهاند: «زینگ!».
بعضی مدعیاند که میتوان شخصیت افراد را با همان نگاه اول تشخیص داد. که بیراه هم نیست. که بعضی دیگر در جواب این مدعیان میگویند: از روی ظاهر افراد نمیشود تصمیم گرفت! که حرف ناقصی است. منظور از این ظاهر، تیپ و نوع پوشش است. مگر نه در روایات هم آمده که گناه بر چهره و ظاهر افراد تأثیر میگذارد. و چشم عضوی از صورت است که خیلی حرفها میزند. چشمی که ملاک خیلی از کارگردانان برای انتخاب بازیگر است. به عبارتی آنچه برای ملاک قراردادن در قضاوت مناسب نیست آن بخش از ظاهر است که قابل دستکاری است، نه همه جای ظاهر...
یکی از خوبیهای نگاه اول فرار از کلیشهها و مکررات است. رها از ذهنیتها. گاهی میشود چیزی، آنقدر نزدیک و در چشم است که آن را نمیبینم. فاصله افتادن بین نگاه میتواند نگاه را عوض کند. حال فاصله، زمانی باشد یا مکانی. که میشود همان «بازبینی» معروف!
ایراداتی هم بر نگاه اول وارد است؛ از جمله اینکه خیلی چیزها را از صاحبش دریغ میکند. شاید به خاطر بیتوجهی، بیدقتی، بیتجربگی و حتی سادگی باشد. شاید هم به خاطر پوشالی، دروغی و فریبایی دیدنیها.
ایراد دیگر، محدودیت زمانی آن است. همیشه برای نگاه به اطراف و اطرافیانمان فرصت کافی نداریم. مانند فوتبالیستی که لحظهای سرش را بلند میکند و بلافاصله، آن هم تیمیاش که در بهترین موقعیت قرار دارد را میبیند، پاس میدهد و...
اما مهمترین ایرادِ نگاه اول، «احساسیبودن» آن است. نگاه اول بیشتر از اینکه در اختیار عقل باشد در سیطره احساس است و آنان موفقاند که با خودسازی توانستهاند این نگاه را زیرمجموعه عقل خود قرار دهند. همان کسانی که با نگاهی، درد، عیب، ضعف، قوت، زیبایی و... را تشخیص میدهند. آنانی که نگاهی «موشکافانه» و «نقادانه» دارند.
بعضی نیز برای نگاه اولشان ملاکهایی دارند. مثلا فلان ظاهر، فلان معنا را میدهد و هر چه اینگونه باشد، آنگونه است. ملاکهایی که در افراد مختلف متغیر است. و از همینجاست که نگاهها درباره موضوعی مشترک، آنقدر متفاوت میشود. ذهنیتها و ملاکهایی که سوای مصدرشان، همیشه درست نیستند.
همه این خوبیها و ایرادات نگاه اول، اهمیت و تأثیر آن را میرساند و سهمی که این نگاه بر زندگی فردی و اجتماعی ما دارد. نگاهی که بعضی وقتها اغفالمان میکند، غافلگیرمان میکند و در نهایت از آن غافیلم!
و مهمتر از همه آن است که باید خود و سرنوشتمان را بسازیم؛ شاید از نگاه اول!
.
البته بخشی از ظاهر که قابل دستکاری نیست هم ، ملاک خوبی برای قضاوت نیست. مثل چهره خدادادی وقد وهیکل آدمها..
.
کمیت نگاههای بعدی(باز بینی ها) روی کیفیت نگاه اول اثر میگذارد.نه؟