وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

بسم الله...
.
خاص‌ترین مخاطب این وبلاگ خودم هستم.
نوشتن این نوشته‌ها برای التزام به آن چیزی است که آموخته‌ام؛ برای تبدیل آن به باور.
نظراتتان برای باور کردن آموخته‌هایم راه‌گشاست.
بعضی حرف‌ها در بعضی قالب‌ها بیشتر می‌گنجد البته با نگاهی نقادانه و تأکید بر هندسه نگارش...
.
حاتم ابتسام

رد درد

يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۱، ۰۷:۳۶ ب.ظ

داستان کوتاه کوتاه


داشتم مثل همیشه بی­اعتنا از کنارش رد می‌شدم که چشمم به رد زخمی که روی صورتش بود افتاد؛ رد یک زخم عمیق و تازه.

دل خوشی از او نداشتم. مخصوصا با اتفاقی که این اواخر بینمان افتاد. حرفی که در جلسه زدم و بد فهمید و جواب بدی که داد و بعد از آن حواله­های که برای هم فرستادیم باعث شد که دیگر همدیگر را حتی نگاه هم نکنیم.  بچه‌ها می­گفتند: همه چیز سوءتفاهم بوده و ما حرف همدیگر را نفهمیده­ایم.

اما آن روز با دیدن زخمش احساس کردم واقعا می‌فهمم چه حالی دارد. فهمیدم برای آن رد چه دردی کشیده و می­کشد. من هم زیاد زخم خورده بود.

شاید برای اولین بار بود که دوست داشتم به جای هم­زبانی، هم­دردی کنم.

عجیب است، زبان درد ترجمه نمی­خواهد؛ هرکسی بچشد، می‌فهمد.

۹۱/۰۹/۲۶
حاتم ابتسام

دیدگاه ها (۱)

درد رنگ وبوی غنچه دل است...
قیصر گفت.

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی