یادداشت
بیماریهای اخلاقی مانند بیماریهای جسمی ناشی از یک رفتار ناسالم و پرخطر هستند. یعنی بیتوجهی به پیشگیری و انجام بعضی کارهای بیماریزا!
«دیدهشدن» و «میل به تحسینشدن» نیاز هر انسانی است. همانطور که «دیدن» توانایی هر انسانی است. خیلی از کارهای روزمرهی ما تلاشی برای دیدهشدن، تأیید و تحسینشدن است؛ و این «دیدهشدن» و «درچشمبودن» یک رفتار پرخطر و لغزان است. اینکه با تلاش بسیار، شرایطی را برای دیدهشدن مهیا کنی؛ برای کسانی که همیشه ذهنیت درستی از ایشان نداری و دقیقا نمیدانی آنان که در چشمشان هستی و تو را میبینند، چه افرادی هستند و چگونه فکر میکنند. و در نهایت این عدم شناخت و به تبع آن پاسخ نادرست به نیاز به دیدهشدن، زمینهساز یک بیماری میشود. بیماری خطرناک، مسری و بدعلاجی به نام «مرضِ دید». یک بیماری که «در معرض دیدبودن» از عوامل ابتلای به آن است.
این بیماری بر دو نوع است: مرض دید نوع اول «مرض دیدهشدن» است و نوع دوم «مرض دیدن» است. این دو نوعِ مسری، به شدت از همدیگر تأثیر میگیرند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند. قبولاندن این بیماری به مبتلایان آن نیز، از دشواریهای این مرض است. جالب اینکه، نوع اولیها میگویند، مرضشان را از نوع دومیها گرفتهاند ونوع دومیها میگویند از نوع اولیها!
به نوع دومیها میگویی چرا «مرضِدیدن» داری؟ میگوید: «چیز دیدنی و قشنگیه، منم نگاه میکنم! نمیتونم چشمبسته راه برم که! چشمه دیگه، جذب میشه. وقتی تو معرض دیده، دیده میشه دیگه.»
به نوع اولیها میگویی چرا «مرض دیدهشدن» داری میگوید: «خب تقصیر ما چیه که اونا ندید بدید هستن. نگاه نکنن. ما که مجبورشون نکردیم ما رو دید بزنند. نمیشه که باشی و در معرض دید نباشی...»
با توجه به اینکه «بهچشمآمدن» و «چشمچرانی» از مراحل ابتدایی و سادهی این بیماری، «چشموهمچشمی» و «توهم در چشمبودن» از مراحل میانی و «مدگرایی افسارگسیخته» از مراحل پیشرفتهتر و حاد آن است، اما باز آدم، بعضی وقتها میماند پاسخ بدیهیترین مشکلات «نادیدنی» را چگونه بیان کند. مرضی که خیلی خطرناکتر و مسریتر از این حرفهاست و اگر دو نوع آن، تعامل و همکاری دوستانه و یا شاید خصمانهشان را ادامه دهند خدا میداند چه بلایی بر سر جامعه خواهد آمد. جامعهای که به دیدن چیزهای مهمتری نیازمند است، خیلی ساده به مرضی دچار میشود که هزار بدتر از «کوری» است. یک اجتماع پر از افرادی که آنقدر چشمشان پر شده که با «کوران» فرقی ندارند!
«دیدن» که یک توانایی ساده، مفید و قابل ارتقا در انسان است، تبدیل به یک نقطه ضعف میشود. «دیدنیها» و «دیدنها» تغییر میکند و «دید» واقعی از دست میرود؛ و دیگر چیزی درست دیده نمیشود...
و همیشه پیشگیری بهتر از درمان است...
با تشکر از «سعید میرزایی»
مطالب دیگر: