یادداشت
از خواندن این خبر غمگین شدم.
خودِ رحیمی را نمیشناسم و از رمانهایش هم خوشم نمیآید. اما هر چه باشد، نسلی رمانهایش را خواندهاند و خیلیشان لذت بردهاند...
او جایی گفته بود:
«من خودم را نویسنده نمیدانم؛ من مادری هستم که دوست دارم نسل جوانم کتاب بخواند.»
دغدغه خیلی مقدسی است! اینکه نسل جوان، کتاب بخوانند...
معتقدم مسئلهی مهمتر از انرژی هستهای و گفتمان سازش و مقاومت، همین کتابخوانشدن نسل جوان است. نسلی که اگر کتاب بخوانند دانش را از آن سوی ثریا هم مییابند؛ چه برسد به روسیه و امریکا...
به جرئت میتوانم بگویم خیلیها رمانخوانی و یا بهتر بگویم کتابخوانی را با آثار رحیمی شروع کردند. کسانی که شاید اکنون برای خود ادعایی داشته باشند و نویسندگان مانند رحیمی را عامهپسند بدانند. کسانی مثل من! خیلی از نویسندگان نسل جدید مدعی امروز، اگر با خوانش آثار او شروع نکرده باشند حتما یکی دو اثر از او دیدهاند.
اما یکی نیست بگوید: خب عامه که یک روزه خاص نمیشود و همان عامه هم خوراک میخواهد. عامه هم مخاطب است و باید گفت حتی در پیشرفته ترین جوامع، این عوام هستند که بیشترین درصد جامعه مخاطبین را تشکیل میدهند. شاید بعضی بگویند: «باید به عامه خوراک خوب داد تا خاص شود»؛ اما در این قحطی، کو آشپز!؟
رمانهایش نرم و خوشخوان بودند و این خوشخوانی رمانهایش واقعاً خاص بود. شاید رمانهایش آنقدر قوی و تأثیرگذار نباشند و نتوان آنها را آثار فاخری نامید، اما خیلیها با خواندن یک رمان از او، مفتخرند که یک رمان خواندهاند. ای کاش بدانیم و یادمان بماند که تمامکردن خوانش اولین رمان در زندگی، چه اعتماد به نفسی به انسان میدهد؛ چیزی شبیه حالی که کودکان بعد از درست انجامدادن اولین کارهایشان دارند. حسی که برای کتابخوانشدن باید به خوبی از سر گذراند.
به هر روی، نویسندهای که با چاپ 23 رمان که خیلی از آنها به تجدید چاپهای بالا رسیدند، نشان داد که مخاطب خاص خودش را دارد. تجدید چاپ اتفاقی است که خیلی از رمانهای مثلاً خاص، آن را تجربه نمیکنند و در همان چاپ اول در قفسه کتابفروشیها خاک میخورند که شاید خمیر شوند. و این خمیرشدن میافتد به گردن مخاطبین؛ و میگویند: خیلی عام هستند و از این دست حرفها... اما یکی نیست بگوید: شما خمیرمایه کارتان را درست کن، مخاطب از آن سوی ثریا به سراغت خواهد آمد.
مخاطبی که خیلی دوست دارد خاص بشود؛ ولی کو آشپز!؟
بگذریم. به هر حال رفت و به سنت مردهپرستی، به یادش هستیم. خدایش بیامرزد...