یادداشت
میگویند غرب پیشرفته کرده. میگویند خیلی هم پیشرفت کرده. میگویند شرایطی داشته موثر در این پیشرفت. خلاصه گفتهها حاکی از آن است که غرب و غربی خیلی خوب است و جذاب! میگویند ظواهرش دلفریب است و اغواگر و عقل و هوش از سر هر ناظری میپراند و دل طلب این همه را میکند؛ آن هم به هر قیمتی...
اما
نمیگویند غرب چه کرد که این شد و چه بهایی پرداخت که روزگارش اینگونه آمد؛ اصلا ما باید چه بهایی برای این ظاهر فریبا بپردازیم؟
اما از حق نگذریم آن ظواهر دل فریب و گیرا در جامعه ما نیز ریشه دوانیده؛ خیر یا شر.
این سو بعضی میگویند غرب فاسد شده است. میگویند حقایق دین را تحریف کرده و بیراهه میپیماید. میگویند دین را تحریف کرد و منحرف شد. خلاصه گفتهها حاکی از آن است که غرب شر مطلق است و بیماریاش مهلک و مسری. میگویند از صدر تا ذیلش ایراد است و انحراف؛ و عقل حکم میکند تا از آن دوری کرد؛ آن هم به هر مشقتی...
اما
نمیگویند غرب لوازمی ساخته که کمابیش لازم است و ضروری. نمیگویند که ما هم بهره بردیم و به تحقیق بهایی هم دادهایم؟
در این میان
بعضی بها و سیر رسیدن به مقصد را نمیپسندند؛ بعضی سیر را و بعضی خود مقصد را.
حال اینکه علت پیشرفته نشدن ما در سیر است، در بهاست و یا مقصد، بحث دیگری است.
اما
هرچه هست غرب پیشرفت کرده، بهایش را هم پرداخته، حرفی نیست ما نه آن پیشرفت را قبول نداریم نه بهایش را درست میدانیم . ولی مفهوم پیشرفت را قبول داریم و بهای گزاف آن را هم میپردازیم.
پس قبول که پیشرفت را بها باید.
.
بهشت را به بها دهند نه بهانه...