وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

بسم الله...
.
خاص‌ترین مخاطب این وبلاگ خودم هستم.
نوشتن این نوشته‌ها برای التزام به آن چیزی است که آموخته‌ام؛ برای تبدیل آن به باور.
نظراتتان برای باور کردن آموخته‌هایم راه‌گشاست.
بعضی حرف‌ها در بعضی قالب‌ها بیشتر می‌گنجد البته با نگاهی نقادانه و تأکید بر هندسه نگارش...
.
حاتم ابتسام

متخصص تجربه (3)

پنجشنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۰۲ ق.ظ

یادداشت داستانی

بچه‌های مؤسسه با در نظر گرفتن فرهنگ دینی و ملی چند لباس هیأتی مذهبی طراحی کرده بودند و قرار بر این بود تا در جایی به نمایش بگذارند. برای این نمایش سوای مکان و مخاطب، به کسانی نیاز بود که لباس‌ها را بپوشند که مخاطب ببیند و بپسندد.

انتخاب آن افراد را به من سپردند. گفته بودند مثل تمام مدل‌ها باید خوش برو رو باشند و خوش‌هیکل. اما با لحاظ این نکته که باید دنبال کسانی می‌گشتم که نه تنها لباس برازنده‌شان باشد بلکه ایشان برازنده لباس باشند و شأنشان در حد لباسی باشد که می‌پوشند. و الا می‌رفتم توی خیابان یک گله از این بچه‌های خوش‌تیپ که نمونه‌اش به جز ایران در هیچ جای عالم پیدا نمی‌شود را جمع می‌کردم و علی مدد...

هر چقدر بیشتر می‌گشتم کمتر پیدا می‌کردم. این وسط هر کس که فکر می‌کرد خیلی خوش‌تیپ است چترم می‌شد که بیا و ما را مدل کن! ولی چه فایده آنان کسانی نبودند که می‌خواستیم نمادِ لباس هیأتی باشند. شخص مناسبی هم که می‌یافتم تا در جریان قرار می‌گرفت زیر بار نمی‌رفت. می‌گفت که ما لیاقت پوشیدن این لباس‌ها را نداریم! می‌دانستم که اولویت برای مدل پیدا کردن بچه‌های هیأتی بود نه هر بچه‌ای ولی بچه هیأتی دارای همه شرایط پیدا نمی‌شد. خلاصه نشد که نشد!

گفتم بروم پیش دوست متخصص تجربه‌ام، شاید او بتواند کمکی کند و راه‌حلی جلوی پایم بگذارد. ماجرا را که شنید حسابی خندید. اولش نفهمیدم. گفت:

-     پاسخ ساده است! تو دنبال کسانی هستی که هیأتی‌بودن و ظاهرالصلاح بودنشان را به رخ بکشند و آنهایی که دنبالشانی دنبال اینند که ریاکار نشوند و متظاهر نباشند. کار تو جنگ بین تظاهر و ستر است. تو می‌خواهی متظاهرانه تیپ هیأتی را نشان دهی ولی بچه هیأتی تلاشش این است که از ظاهر بگذرد. این تضاد تو را به جایی نخواهد رساند. 

دیدم بی‌راه نمی‌گوید. وظیفه من نشان دادن است و وظیفه ایشان پنهان کردن! جنگی بین ظاهر و باطن...

عطای لباس هیأت را به لقایش بخشیدیم. شاید بشود روزی به جای لباس، بچه هیأتی طراحی کنیم!!!


متخصص تجربه (1)

متخصص تجربه (2)


دیدگاه ها (۱۴)

شاید بشود روزی برای لباس بچه هیئتی طراحی کنیم....!!!!!!!
پاسخ:
شاید بشود!!!

پاسخش ساده است...

اول خودمان را طراحی کنیم...

 

                                       لذت بردم.ممنون.

پاسخ:

ای کاش در عمل هم ساده بود...

.

زنده باشی سید.

یه روز هم برای سنگ قبر هیاتی ها، طراح پیدا می شه!

پاسخ:
که اون طراح باید یه هیأتی باشه...
طراحی لباس برای بچه هیئتی یا بچه مسلمان فکر خوبیست که خوب هم هست که مطابق عقاید این بچه مسلمان مطرح شود.در حالی که مد غربی در واقع نمایش زیباییِ ظاهری است که در پشتش یک باطن فاسد دارد. اما چه اشکالی دارد بچه مسلمان ها برای خودشان یک لباس متحد،یگانه یا نمادین داشته باشند؟
لباسی که پوشیدنش نه خودنمایی باشد نه دین فروشی. بلکه یادآوری شعائر دینی و عقاید زیبای اسلامی و یاد روزهای الهی و قهرمانهای جان فدا کرده در راه خدا باشد.
نقشه طراحی 1400ساله ما به ما میگوید که همچون جاهلان خودنمایی نکنید ولی باز هم میگوید روزهای خدایی را به یادشان بیاور و اینکه زنده نگهداشتن شعارهای الهی از تقوای قلبهاست.
دست شما درد نکند که مطالبی مینویسید که آدم را وادار به فکر کردن میکند.
و درباره درباره وبلاگ: و ما هنوز نفهمیدیم این "هندسه نگارش" دقیقاً چی هست؟
پاسخ:

هندسه نگارش، مهندسی متن است!

رعایت هندسه جملات، پاراگراف ها و اندازه متن

تنظیم روابط بین پاراگراف ها

تنه بندی متن

و دلیل داشتن برای تمام جملات...

.

توضیح می برد

انشالله سر فرصت

سلام چه مطلب پر مغزی!

چقدر خوب میشد اگر شان هرکس را لباسش نشان میداد....اما همیشه ظاهر را میتوان برچسب زد!
به باطن رسیدن کار سختیست.... وقتی خیلی ها با سطل های رنگ و لعاب به جان خودشان افتاده اند!

مگر نباید ظاهر و باطن مکمل هم باشند و یکسو؟....چرا هر کدام مرزی دارند؟؟جنگی بین ظاهر و باطن....
پاسخ:

سلام...

.

کاری ندارد یک موسسه می زنم و شروع می کنیم به طراحی لباس!

اما می شود یک موسسه زد و زد توی کار طراحی بچه هیأتی؟

حالا بقیه که نمیدوننغ اما من میدونم...کی میخوای طرحتو دراندازی؟؟!!

حداقل من یکی منتظرم...

پاسخ:

انتظار فایده نداره!

باید طرحی نو درانداخت...

مخالفم
زیبایی و آراستگی برابر با تظاهر نیستند. تجمل با اینها متفاوت است. نگر همین آقای خودمان خوش تیپ نیست؟ خدا خیرش دهد! آقای مکارم شیرازی مگر معروف به خوش لباسی نیست؟ یعنی میشود گفت زبانم لال متظاهر هستند؟
شاخص این لباسها آراستگی، زیبایی و در عین حال سادگی است. اینگونه میشود لباسی طراحی و مد کرد. بچه هیئتی هم بپوشد خوب.
مثلاً عبا و عمامه یک مد است!
برای بچه مذهبی هم میشود لباس مد کرد و اتفاقاً کار خوبی هم هست! پ
در پناه حق
پاسخ:

مسئله همین است!

افرادی که نام بردی، زینت دهنده لباسی هستند که پوشیدند.

عبا و عمامه هم که در زمان صفویه بر اساس آنچه از سیره پیامبر و امامان رسیده بود طراحی کردند...

پس مد را یک مدل درست مد کرد...

در پناه حق...

انگار اینجا بین یک خلط مبحثی شده. درسته که علما و روحانیون لباس خاصی میپوشند ولی دیدگاهشان نسبت به آن دیدگاه مد و ظاهرنمایی نیست. و ضمنا هرچه هم والا مقام باشند برای لباسشان شانی جدا از خود قائلند. علتش هم این است که به آن بعنوان لباس فرم یا لباس کار "تعلیم وتعلم دانش دینی"نگاه میکنند. یعنی تقدس لباس به "کار"مقدسی است که پوشنده آن قرار است بکند نه به خود پوشنده. لباس بسیجی و سپاه و ارتش هم همین حالت را دارد و حتی روپوش سفید پزشکان وپرستاران.شما اگر میتوانید لباسی طراحی کنید که به جای نمایاندن اندام پوشنده آن باورهای او را تبلیغ کند، آن بچه هیئتی باید هم افتخار کند که واسطه این تبلیغ بشود. به جز این مدغربی هدفش بدن نمایی بوده پس "فشن شو" اش را مطابق هدفش طراحی کرده. شما باید برای لباس بچه هیئتی یک "فشن شو" ویژه طراحی کنید مطابق باورهای خودتان.موفق باشید
سلام
اگر طرحی را که طراح طراحی کرده است شخص مطرحی بپوشد طرح نیز مطرح می شود.
اما باید دید که شخصی مطرح که رفتارو زندگی خود رو به بهترین نحو طراحی کرده باشد موجود می باشد یا نه!
اگرباشد که دیگر ترسی از مدل شدن برای دین ندارند.
ک
پاسخ:

سلام

مرحبا بناصرنا...

سلام دلاور. جزاکم الله خیرا

چطوری برادر؟.....همه ی مطالبتو خوندم....احسنتم...."ادب نقد" هم بسیار جالب بود.....ببخش که همون جا نظر نذاشتم.......امان از این فرصت ناچیز.....

مطلب خیلی جالبی نوشتی....به نظرم سیرت و صورت از جهاتی مکمل هم هستند.....نظر دوستان به جاست که شخص، به لباسش به عبارتی به ظاهرش شخصیت می بخشه....در واقع اگر دید خودمونو از لباس فراتر ببریم و به طور کلی ظاهر شخص را در نظر بگیریم....سیرت شخصه که به صورتش در درجه ی اول معنا می بخشه....
مثلا اسم "فردوسی" به واسطه فردوسی مقام گرفت و الی ماشاء الله از این مثال ها....
شاید بشه گفت سیرت افراد در بیشتر مواقع، صورت او را هم راهبری می کنه....به عبارتی سیرت شخص، روی صورت او اثرگذاره...به همین خاطر ما هیچ وقت مثلا یه عالم را نمی بینیم که لباس نادرستی پوشیده باشه.........

اما این نکته را هم نباید فراموش کرد که ظاهر هر کس در درجه ی اول، سیرت اونو نشون می ده...بنابراین می توان این دو را به نوعی مکمل هم دانست........

راستی تف به ریا!!!!! هفته ی پیش بیت رهبری دعا گوی همه ی دوستان بودم......ان شاء الله که خدا قبول کنه

عزیز و سربلند باشی
یا علی
باسلام 
لباس هباتی طراحی کردن اسان است.مهم اینه که خودمون روهیاتی کنیم والا لباس وهرکسی میتونه طراحی کنه 
یادداشت داستانی زیبایی بود استفاده کردم.
۰۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۰:۳۰ محمدحسین جمال‌زاده
از متخصص تجربه می پرسیدی نسخه بدل هم پیدا می شود؟!
۲۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۷:۲۵ سید امیر علی حیدری
ممنون
همین در میدان بودن افراد ریاکار ومتظاهر کار دستمان داده
پاسخ:
آه...

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی