وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

بسم الله...
.
خاص‌ترین مخاطب این وبلاگ خودم هستم.
نوشتن این نوشته‌ها برای التزام به آن چیزی است که آموخته‌ام؛ برای تبدیل آن به باور.
نظراتتان برای باور کردن آموخته‌هایم راه‌گشاست.
بعضی حرف‌ها در بعضی قالب‌ها بیشتر می‌گنجد البته با نگاهی نقادانه و تأکید بر هندسه نگارش...
.
حاتم ابتسام

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رقابت کاری» ثبت شده است

یادداشت داستانی


از زمانی که همکار شده بودیم مدتی می‌گذشت و این همکاری خیلی از سوالاتم را پاسخ داده بود؛ اما سوالات دیگری برایم پیش آورد.

برخلاف قبل از کار که درباره همه چیز حرف می‌زد و نظر می‌داد، حین کار مدام در هپروت بود (شما بخوانید فکر!). کار هم آن گونه که تصور می‌کردم، پیش نمی‌رفت. نمی‌توانستم هضم کنم او که این قدر سر پر شوری داشت و مرد خطر کردن و تجربه اندوختن بود، چرا کار را شل گرفته است. مطمئن شدم مشکلی برایش پیش آمده.

بالاخره کشیدمش کنار و پرسیدم:

- فلانی نیستی!؟ فکرت مشغول کجاست؟

گفت:

- ایده‌ای دارم. می‌ترسم زود مطرح کردنش، سوختش کند. فعلاً بگذار رقبا تمام برگ برنده‌هایشان را رو کنند و من خوب فکر کنم. تمام که شدند، شروع می‌کنیم. منتظر تجربه رقبایم!

«تجربه دیگران‌اندوزی» را هم به لیستش افزودم. ولی هنوز برایم عجیب بود او با این سر پرشور، چرا این قدر آرام کار می‌کند!؟

صدای مدیران ارشد هم در آمده بود. تمام رقبا نمونه‌کارهایشان را تحویل داده بودند و ما هنوز...

بالاخره رو کرد. راحت‌ترین و ارزان‌ترین حالت ممکن. همه رقبا به خیال اینکه او می‌خواهد پروژه‌ای بلندپروازانه رو کند تمام زورشان را زده بودند. به خاطر رقابت، هزینه‌ها را زیادی دست بالا گرفته بودند.

پروژه را که بردیم، گفت:

- قرار نیست همیشه برای موفقیت، زیادی هزینه کرد. بعضی وقت‌ها از هزینه دیگران هم می‌شود بهره برد!

.

خلاصه برایم روشن شد، آنان که سر به زیر دارند، چیزی زیر سر دارند...

.

متخصص تجربه (1)

۹ دیدگاه ۱۰ اسفند ۹۱ ، ۲۰:۵۷
حاتم ابتسام