وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

بسم الله...
.
خاص‌ترین مخاطب این وبلاگ خودم هستم.
نوشتن این نوشته‌ها برای التزام به آن چیزی است که آموخته‌ام؛ برای تبدیل آن به باور.
نظراتتان برای باور کردن آموخته‌هایم راه‌گشاست.
بعضی حرف‌ها در بعضی قالب‌ها بیشتر می‌گنجد البته با نگاهی نقادانه و تأکید بر هندسه نگارش...
.
حاتم ابتسام

تخلیه فشار منتقد!

شنبه, ۲۰ مهر ۱۳۹۲، ۱۱:۰۱ ب.ظ

یادداشت


وقتی فردی آگاه و حساس، چیزی می‌بیند که نسبت به آن نقد دارد دچار یک «فشار روحی» می‌شود! این فشار روحی و روانی بسته به کیفیت موضوع بالا و پایین می‌شود. مثبت یا منفی‌بودن نقد هم بر این فشار موثر است. گویی منتقد با نگفتن نقدش خفه خواهد شد. و مسئله از همین‌جا شروع می‌شود...

 بیان نقد کیفیت و محدوده زمانی خاصی دارد؛ این محدوده زمانی گذراست و خیلی نیز تغییرپذیر نیست. حال اگر زمان، مکان و شخص مورد نقد در کنار هم نباشد، یا نقد بیان نمی‌شود و یا بد بیان می‌شود. مثلا وقتی مخاطبِ نقد گوش شنوایی نداشته باشد، یا در دسترس نباشد، یا توان نقد رو در روی او را نداشته باشیم و یا ابزار و بستری برای بیان نقدمان وجود نداشته باشد و زمان بگذرد، نقد در مسیر نادرستی می‌افتد.

مثل همسری که از رفتار شوهرش ناراضی باشد و به دلایلی نتواند بگوید؛ رویش را ندارد، شوهرش گوش شنیدن ندارد یا موقعیت زمانی مهیا نیست و ... زن هم می‌رود برای تخیله فشار، نقد مثبت و منفی‌اش را نزد هر کسی می‌گوید الا شوهرش. که این مصداق «غیبت» است. کسی که قرار بود که با شنیدن نقد، بدی‌اش را اصلاح و خوبی‌اش را بداند و آن را تثبیت و تقویت کند، از این «موهبت» محروم خواهد شد.

 گاهی پیش می‌آید که فرد با رفتارهای زننده‌ای که هنگام شنیدن نقد از خودش بروز می‌دهد، و یا بی‌خیالی نسبت به انتقادات وارده و یا اتفاقاتی از این دست، دهان دیگران را می‌بندد و باعث می‌شود فشاری که بر دیگران وارد می‌شود در جای دیگری بروز کند؛ هرجا غیر از بسترِ «نقد مسالمت‌آمیز». همان‌طور که گفته شد کمترین این بروز، غیبت است؛ در این حالت خودش هم در غیبت شریک می‌شود.

گاهی نیز پیش می‌آید که فرد درست‌کاری به دلایلی، مانند داشتن اعتماد به نفس یا نداشتن آن،  مانع می‌شود که دیگران به او نقد مثبتی بدهند و از او تعریف کنند. او نیز نسبت به خوبی کار خود و رضایت دیگران بی‌اطلاع می‌ماند. هر چند فشار خوبی‌های او نزد دیگران «منتشر» می‌شود، ولی درون خودش منتشر نمی‌شود!

این فشار وارد آمده به انسان‌های حساس و آگاه باید درست و به‌هنگام «تخیله» شود؛ مهیا کردن شرایط این تخلیه‌ی صحیح بر عهده اشخاص زیادی است. یکی خود منتقد که آگاهانه، به‌هنگام و به‌جا نقد کند. دیگری افراد کل جامعه که فضای نقد را به گونه‌ای مهیا کنند که منتقدین نزد دیگری نروند. یعنی باید بسترهای مناسب نقد وجود داشته باشد؛ مثل مطبوعات. از همه مهم‌تر، افراد جامعه هستند که برای نقد، حداقل «گوش شنوایی» داشته باشند و به آن بیندیشند. حتی شنیدن نقد هم مفید است. نقدی که خیلی وقت‌ها «درددل» است و همان لحظه‌ی بیان‌شدن برطرف می‌شود؛ به عبارتی دلِ گوینده با همان «گفتن» خنک می‌شود. پس بگذاریم منتقدین عزیز فشارشان را تخیله کنند تا دلشان خنک شود. نه اینکه دلشان بسوزد و نتوانند کاری بکنند؛ که در نهایت می‌شود، «دل‌درد»، «رودل» و بقیه ماجراها...


مطالب مرتبط:

ادب پذیرش نقد

خوف و رجا در نقد


۹۲/۰۷/۲۰

دیدگاه ها (۳)

اوهوم تخلیه ی فشار...یعنی غیبت هم یک نوع تخلیه ی فشاره.......اقایون عمرا اجازه بدن فشاری که از اونها بر ماوارد شده تخلیه کنیم نمی بینید زنها رو دل کردن ودرد دلاشونو جای دیگه خالی می کنند ...عالی بود خیلی خوشم اومد
پاسخ:

بله؛ متاسفانه آقایان سهم بیشتری در ایجاد فشار و جلوگیری از تخلیه فشار دارند!


برقرار باشید...

مطلبت عالی بود...نمیخوام فنی نظر بدم..چون تو اینو ننوشتی که ما فقط بیایم "نقد"ش کنیم....اینو نوشتی که هر آدمی به دورو برش نگاه کنه و سعی کنه در ابتدا هم خودشو نقدا نقد کنه هم دیگران رو ...
مطلبت رو ی من تاثیر خوبی داشت...من جزو همون کسایی هستم که نقد شدن رو دوست دارند اما پشیزی برای نقد دیگران قایل نیستن...اما نمیدونم(که حالا فهمیدم) با این رفتارم.. بقیه رو هم ازار میدم
مرحبا

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی