وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

هر چه هست، تفاوت است. اما نمی‌دانم چرا باز معجون خوش‌طعمی است؛ دنیا: معجونی از تفاوت‌ها.

وحدت تفاوت

بسم الله...
.
خاص‌ترین مخاطب این وبلاگ خودم هستم.
نوشتن این نوشته‌ها برای التزام به آن چیزی است که آموخته‌ام؛ برای تبدیل آن به باور.
نظراتتان برای باور کردن آموخته‌هایم راه‌گشاست.
بعضی حرف‌ها در بعضی قالب‌ها بیشتر می‌گنجد البته با نگاهی نقادانه و تأکید بر هندسه نگارش...
.
حاتم ابتسام

ستون آسمان

پنجشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۵۱ ب.ظ

نقد عکس



در قابی ایستاده، آسمانی با ابرهایی شبیه به ستون فقرات و اسکلت آسمان‌خراشی که رنگ آبی سیرش، آبی ملایم آسمان را خراشیده؛ و جرثقیل‌هایی که ضربدری وسط آسمانند.

.

یکی از سرگرمی‌های کودکانه نگاه وارونه به اشیاست. علاقه‌ای که با بالا رفتن سن کنار می‌رود و نگاه استاندارد به همه چیز جایش را می‌گیرد. اما از دیگر سرگرمی‌ها آدمی‌زاد که در هر سنی شیرین است، ولو شدن روی زمین و نگاه به آسمان است.

احتمالا تا کنون تجربه نگاه به یک بنای بلند از زیر آن را داشته‌اید و حسی که گویی بنا به سمت شما تمایل دارد و همین الان است که رویتان بیفتد. حسی که تا حد زیادی در این عکس منتقل شده؛ ترس از سقوط ساختمان...

قاب عکس کمی نامتقارن و نامتعادل است. گویی عکاس بی‌اعتنا به ساختمان و عظمتش، ابرهای زودگذر آسمان را ستون فقرات قاب خود قرار داده است. و در این قاب ساختمان است که به عنوان تازه‌واردی بی‌جا خود را جا کرده که حتی با هم‌رنگی با آسمان هم نتوانسته خودش را وصله کند. رنگ آبی آسمانیِ آسمان، آرامش‌بخش و روح‌فزاست و قابل اعتماد؛ اما رنگ آبی ساختمان چنین حسی را القا نمی‌کند و تنها چیزی که در ظاهر این ساختمان دیده نمی‌شود اعتماد است. ارتفاع همیشه استرس‌زاست، مخصوصا وقتی کاذب باشد...

گاهی می‌شود با تغییر زاویه دید و جابه‌جایی قاب، موضع موضوعات و پدیده‌های داخل عکس را نسبت به هم تغییر داد. این که چه موضوعی کنار چه موضوعی قرار بگیرد در برداشت ما از مفهوم تأثیرگذار است. مثلا هم‌زمانی یک پیرمرد و درختی کهن‌سال در قاب، اشاره به معنای مشخصی دارد. این قاب‌بندی و چینش پدیده‌ها کنار هم، می‌تواند آنها را به هم پیوند بزند و گاه حتی فرسنگ‌ها دوریشان را به رخ بکشد. در واقع پدیده‌ها و موضوعات می‌توانند در عین وحدت حضور در یک قاب، دنیای متفاوتی با یکدیگر داشته باشند. اتفاقی که در این عکس به نوعی خاص رخ داده است.

البته این قاب‌بندی و چیدمان در عکس، به هنر عکاس و چشمان تیزبین او مرتبط است. چشمانی که دنیا را حتی بدون نگاه از پشت چشمی دوربین در قاب‌های مختلف نظاره می‌کند و در نهایت در قابی خوب می‌چیند و دیگران را به تماشای عکسش دعوت می‌کند.

پدیده‌ها و فرصت‌های دیدن مثل ابر در گذرند. شاید اگر کمی در تنظیم قاب نگاهمان دقت کنیم به تعبیری جدیدی از چیدمان‌ها برسیم. نگاهی که بد نیست بعضی وقت‌ها کودکانه باشد...



پی‌نوشت: عکس از سعید زرآبادی‌پور


دیدگاه ها (۱۱)

با آجر روی آجر نهادن، نمی توان آسمانی شد...

بالا رفتن، فرمول دیگری دارد.

 

 

 

زیبا، نو و گویا بود.

پاسخ:

احسنت.

چه نتیجه ای!

زنده باشی

قابل تامله.....

دوس داشتم...**

پاسخ:
خواهش...
۲۳ فروردين ۹۲ ، ۱۱:۱۳ یکی که دوست داره
سلام
نقد جالبی بود
اما نظر من در مورد این عکس:
ستون فقرات در واقع همون طور که از اسمش پیداست ستون و پایه بدنه و اگه آسیب ببینه مشکلات زیادی برای انسان بوجود میاد و زندگیش دچار اخلال میشه و حتی اگه این آسیب دیدگی شدید باشه باعث فلج شدن انسان میشه...
در این عکس ابری که شکل ستونه فقراته می تونه نشانه انسان باشه که جایگاهش والایی داره (آسمان) و ساختمون نیمه کاره نمادی از مدرنیته که جایگاه پستی داره(زمین)
این عکس نشون میده که چطور ساختمان نیمه کاره ( مدرنیته)ستون و پایه انسان رو نشانه گرفته و می خواد با  آسب زدن به  یکی از حساس ترین  بخش انسان اون فلج  و زمین گیر کنه و از جایگاه والای خودش به پایین بکشه
این عکس به خوبی نشان دهنده سوغات مدرنیته و عصر جدید برای انسان معاصره و وضعیت انسان معاصر و خطری که اونو تهدید می کنه رو به زیبایی به تصویر کشیده...
پاسخ:

سلام

یکی که نمی دونه کی هستی!

نقد مدرنیته مهم ترین موضوع در عکس هنرمندان مدرن است!

این را گفتم که بگویم امان از دست این مدرنیته...

.

ممنون از دیدگاه بسیطتون

سلام ببخشید که دیر به دیر میام

برسی جالبی بود چون همیشه

پاسخ:

سلام

زنده باشید

سلام
اگه به عکس دقت کنیدستون فقرات کج است شایدپیام عکاس حرفه ای این باشد که برای رسیدن به اسمان راه رو اشتباه رفتیم که بار کج به مقصد نمیرسد.
پاسخ:

سلام

همیشه برای اینکه شکلی را به ابرهای آسمان نسبت بدهیم نیازمند به کار گیری تخیل هستیم!

کجی اش را با تخیلم می بخشم!

نگاه اول : اون غول آهنی داره ستون فقرات ابرها رو قیچی میکنه!
نگاه دوم: تا حالا فکر نکرده بودم که هر بلندی و ارتفاعی چه از بالا چه از پایین، ترس داره بجز بلندی آسمون که از پایین آرامش محضه و از بالا گمونم به کیفیت بالا رفتن بستگی داشته باشه،بعیده کبوترها از پرواز بترسند.
نگاه سوم: شکر خدایی که سقف آسمان را بدون "ستونهای دیدنی" برافراشت.
هم تصویر گویا هم تفسیر زیبا
پاسخ:

آفرین

نگاه اولتون خیلی زیبا بود

نگاه دومتون؛ ارتفاع کاذب برای پرند ها هم ترسناکه

نگاه سومتون. فوق العاده

.

پاینده باشید

سلام . ممنون ازت حاتم جاااااان . . .نقدتو دوس داشتم -خیلی خوب بود

_ به نظر من :

این ساختمان را می توان به یک انسان متکبر تشبیه کرد . که با انجام این کار قصد رسیدن به آسمان ها را داشته .

ساختار ساختمان ساختاری شبیه ستون فقرات انسان دارد .

ستون فقرات بخش اصلی استخوان بندی در نیم تنه بالایی انسان است همچنین "فقره" در عربی به معنی مهره است . و با وجود پیچ و مهره های فراوان و قرار گرفتن 12 طبقه از ساختمان در کادر (دنده های انسان 12 جفت است) و همچنین رنگ آبی اغراق شده در اسکلت بندی آن حکایت از صعودی کاذب را داراست.

که با همرنگ کردن خود با آسمان ،گویی خواستار هم ذات پنداری و تلفیق شدن با آن را داشته اما قرار گرفتن یک ستون فقرات به رنگ استخوان انسان دقیقا در بالای سر برج تمام رشته های آن را پنبه کرده و گویا خداوند با این کار قصد جلو گیری از تکبر این انسان را کرده است .

بله . . .

: ید الله فوق ایدیهم "

پاسخ:

سلام مش سعید.

خواهش مشتی!

خوش اومدی به نقد عکس خودت...

.

"یدالله فوق ایدیهم"

سلام.
متشکرم که به وبلاگ من سر زدید.
نقدی که نوشتید ، نقد متعادلی بود که البته بیشتر حسی بود تا فنی!!
اینکه هنوز هم می شود کودکانه وار به زندگی و اطرافمان نگاه کنیم ، آرزوی محالی نیست.اصلاً هنر آفریده شده است برای کودکانه وار نگریستن به زندگی.به اطراف.به طبیعت ...
انسان عاشق آسمان است.عاشق آبی آسمانی است.عاشق آرامشی است که در اون موج می زند.پس نباید بر او خرده گرفت اگر خواست کمی به آسمان نزدیکتر باشد و از زمین و زمیینیان دورتر باشد...
مولوی جمله ی قشنگی داره که نقل به مضمونش میشه این:
مرغ اگرچه بال و پر پریدن ندارد ولی همین که از زمین بپرد کافیست.همین که از هوا و هوس دام و دانه دور شود کافیست.گرچه هرگز به اوج هم نرسد...
۲۵ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۲۰ سید امیر علی حیدری
سلام
جالب بود خیلی خوشم امد نقد یک عکس؛ کاری جذابی است.
لینکتان کردم تا مستمر به وبلاگتان سر بزنم
یا حق/.
پاسخ:

سلام

خواهش می کنم

شما که اعل عملید!

حق یارتان...

سلام
دقیقا نمیدونم چه شباهتی بین برج و برج وجود داره که اسم هردوشون شده برج اما کاش همون ترسی که از دیدن و عبور کردن از روی برج ها داریم از سپری شدن روزهای برج داشتیم و حواسمون بود که یه وقت قدم اشتباه برنداریمو پرت بشیم.
پاسخ:

سلام مأمور!

چه شباهتی دارن این برجا!!!

همین که پرتگاه دارن...

عجیب است تلاش انسان ها برای رسیدن به آسمان!کاش از خود میپرسیدیم چه بر سر همین زمین زیرپایمان آورده ایم که سر به آسمان بلند کرده ایم!

شاید هم آسمان از زمین عبرت گرفته است که اینگونه از آدم ها دوری میکند....

به آسمان رسیدن بال میخواهد+یک روح سبک!نه تیرآهن و ساختمان های غول پیکر!چه خوش خیالیم که اسمشان را گذاشته ایم آسمان خراش!

ممنون نقد فوق العاده ای بود واقعا لذت بردم!
پاسخ:

آفرین...

روابط آدم با آسمان و زمین!

.

زنده باشید...

لذیذ بود...

ارسال دیدگاه

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی